از وقتی یادم میاد از هر گونه جک و جونِوَری میترسم. به جز مورچه کوچولو و پشه. از مگس هم نمی ترسم ولی گاهی که یه مستندی ببینم از اینکه فلان و بهمون بیماری از مگس منتقل میشه از اونم وحشت میکنم. نمی دونم این ترس لعنتی از کجا نشات گرفته. مثلا حتی از جوجه کوچولو ها هم میترسم‌ حتی تو روز عروسی که میخواستیم برای کلیپ کبوتر آزاد کنیم من دست نگرفتم و مستر که یه کبوتر دست گرفت من به صورت نمادین و (الکی پلکی) دستم رو گرفتم رو دست مستر   یا مثلا هانا که جوجه رنگی گرفته بود تمام تلاش خودم کردم که ترسم رو بذارم کنار ولی بازم وقتی جوجه خروسه تقریبا یک هفته ای پیشم بزرگ شد بازم ازش ترسیدم یادمه وقتی خیلی خیلی خیلی موچولو بودم از گنجشک یا خرگوش یا سوسک نمی ترسیدم. ولی از مرحله کوچولویی به بعد دیگه ترس ها زیاد و زیاد و زیاد تر شد. شاید ترس های من مورد تشویق و حمایت قرار گرفتند که زیاد شدند          شما از چی می ترسید؟

خاطرنشان می شود: موضوع پست از وبلاگ زوج مهندس گرفته شده است


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها