دیشب عروسی بودیم ✨   یهویی یکی از دوستای قدیمی مو دیدم یعنی اولش     اون    منو دید.    چقده دیدن یهویی دوستای قدیمی جذابه  یه کوچولو با هم رقصیدیم  

نمیدونم این دختره که آهنگ میذاشت چرا با من لج بود هر چی میومدم برقصم تو میکروفن اعلام می کرد داماد اومده هی لباس پوشیدم هی گفتن نه نیومده هی لباس در آوردم

چقد ضدحاله ادم تا می خواد یخورده قر بریزه بگن داماد اومد

امروز پدرشوهرم واسه ناهار مهمونم بود. چقد خوبه ادم بتونه با پدرشوهرش شوخی کنه

بچه ها من دلم یه سفر هفت هشت روزه تنهایی می خواد     دعا کنید بتونم برم‍♀️


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها